عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||
|
زاگرس فردا نوشت: عکس یکی از ماندگارترین هنرهایی است که رخدادهای تلخ و شیرین گذشته را برای آیندگان زنده نگه می دارد؛ ولی این عکس که ۸۰ سال از عمر آن میگذرد، تنها یک تصویر تبلیغاتی بود ولی در زمان چاپ و انتشار آن به این مطلب اشاره نشده بود. تصویری که با نام «نهار بر فراز آسمانخراش» (Lunch Atop a Skyscraper) به مدت هشتاد سال گذشته یکی از شناختهترین و پربینندهترین تصاویر در جهان به حساب می آید، واقعیت ندارد و تنها یک پوستر تبلیغاتی است. در این عکس، شماری از کارگران شهر نیویورک مشاهده می شود که بر روی یک تیر آهن در کارگاه ساختمان سازی «منهتن» نشسته و در حالی که پاهای خود را آویزان کردهاند، مشغول غذا خوردن هستند.«کن جانسون»، مورخ آمریکایی در باره این تصویر گفت: این تصویر در ۲۰ سپتامبر سال ۱۹۲۲ میلادی برای کارگاه ساختمانی «راکفلر سانتر»، تهیه و منتشر شده بود ولی برای همگان اینگونه عنوان شده است که این عکس واقعی است. عزیزم علاوه براینکه جات خالی نیست سر اینکه کی جات بیاد دعواست :) ) . . . رفیق : این همسرته ؟ پسر : نه رفیق : پس کیه ؟ پسر : زندگیمه ! ادامه مطلب عشق همیشه جوری می آید که تو نمی فهمی ادامه مطلب مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. دل ما پول کلان خواهد و پیداست که نیست در جهان نیز همان باب دل ماست که نیست محنت و رنج نمی خواهم و پیداست که هست ثروت و گنج دلم خواهد و پیداست که نیست !
. . . اخطار : مشترک عزیز : شما جزء افرادی هستید که به سختی برای ما مسیج میفرستید در صورت ادامه این بی مرامی شماره شما حذف خواهد شد ! حرف مفت هم نباشه ! ادامه مطلب
پایــیـز ؛ فـصلی پـــر از احـسـاس وقتی که تو بارانی میشوی در آسمان چشمانت غرق میشوم و فراموش میکنم که هوا پاییزی است. برخیز تا پنجرهها را به روی خزان ببندیم، بیم دارم خزان خاطراتمان را غارت کند. باغچه از حجم علفهای هرز سکوت انباشته شده. از خلوت کوچه دلم میگیرد و هنوز در انتظار بارانی شدن چشمانت هستم. هر چند که میدانم بارانی شدن، دل آسمانی میخواهد. ادامه مطلب دنیا مثل پاییزه هم قشنگه هم غم انگیزه . . . وقت خریدن لباس های پاییزی دقت کنید : ادامه مطلب حـقایـقــی از سـراســر جــهـان 1. در توکیو اگر بخواهید به فواصلی که کمتر از 50 دقیقه طول می کشند بروید، دوچرخه سریع تر از ماشین است. عجایـب دیـدنی و خارق الـعاده اعـماق دریـاها ادامه مطلب دریای طوفانی ، ناخدای لایق می سازد ، همیشه ممنون لحظات سخت زندگی باش . . . . . . از ذهن تا دهن فقط یک نقطه فاصله است . تا ذهنت رو باز نکردی ؛ دهنت رو باز نکن . . . ! ادامه مطلب مردی ، اسب اصیل و زیبایی داشت که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کرد . همه آرزوی داشتن آن اسب را داشتند ! بادیه نشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند ، اما مرد موافقت نکرد . حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد بادیه نشین تعویض کند . بادیه نشین با خود فکر کرد : حالا که او حاضر نیست اسب خود را با تمام دارایی من معاوضه کند ، باید به فکر حیله ای باشم . روزی خود را به شکل یک گدا درآورد و در حالی که تظاهر به بیماری می کرد ، در حاشیه جاده ای دراز کشید . او می دانست که مرد با اسب خود از آنجا عبور می کند . همین اتفاق هم افتاد . . . مرد گدا ناله کنان جواب داد : من فقیرتر از آن هستم که بتوانم راه بروم . روزهاست که چیزی نخورده ام و نمی توانم از جا بلند شوم . دیگر قدرت ندارم . مرد به او کمک کرد که سوار اسب شود . به محض اینکه مرد گدا روی زین نشست ، پاهای خود را به پهلوهای اسب زد و به سرعت دور شد . مرد متوجه شد که گول بادیه نشین را خورده است . فریاد زد : صبر کن ! می خواهم چیزی به تو بگویم . بادیه نشین که کنجکاو شده بود کمی دورتر ایستاد . بادیه نشین تمسخرکنان گفت چرا باید این کار را انجام دهم ؟! سرزنشم مکن اگر از همه پا کشیده ام ، تبع لطیف آدمی ، با همه سر نمیکند . . . . . . یادمان باشد ، لابلای ابرها تکه ای رنگین کمان پنهان کرده ایم تا فردا روزگارمان را سیاه و سفید نگذرانیم . . . ادامه مطلب مسـابقه زیبـاتـریـن ریش و سبیل 2012 در فرانسه
ادامه مطلب 26 واقعیت جالب درباره اینترنت را بدانیداینترنت دنیای جالبی است، این جهان دیجیتالی که تازه چند سالی است زندگی همه ما را تحت تاثیر خود قرار داده است عجایب و غرایب زیادی دارد که دانستن آنها خالی از لطف نیست. مثلاً آیا میدانستید که نخستین دامنه ثبت شده در شبکه اینترنت symbolics.com بوده که در ماه مارس ۱۹۸۵ (اسفند-فروردین ۱۳۶۳) به ثبت رسیده است! در این مطلب که خود برگرفته از اینفوگرافی جمع و جور و خواندنی دیگری است، کوشیدهایم تا جالبترین واقعیات پیرامون شبکه اینترنت را گردآوری کنیم، با ما همراهی کنید. به گزارش ایران ویج ، جالب است بدانید بنا به تخمین کارشناسان امر، ارزش مادی شبکه اینترنت تا پایان سال ۲۰۱۲ تقریباً به ۴ تریلیون دلار خواهد رسید که نسبت به سال پیش از آن با رشدی سه برابری همراه بوده است. هر چه مردمان بیشتری در اقصی نقاط جهان به اینترنت دسترسی پیدا میکنند، بر تعداد کاربران درگیر در این شبکه نیز افزوده میشود؛ یعنی نه تنها بر تعداد کاربران شبکههای متعدد اجتماعی افزوده میشود، بلکه تعداد دامنههای ثبت شده و سایتهای اینترنتی نیز زیادتر خواهند شد.
انتقاد هم مانند باران ، باید آنقدر نرم باشد تا بدون خراب کردن ریشه های آن فرد موجب رشد او شود . . . . . . مشکل فکر های بسته این است که دهانشان پیوسته باز است . . . ادامه مطلب داستان طنز “مسافر اتوبوس” یکی از دوستام تعریف می کرد : “با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء ۵-۶ ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم. یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی. خلاصه حل شد.یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم…سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن. اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی… رفتم نشستم سر جام از مامان بچه پرسیدم ببخشید این شکلاته چی بود؟
گفت این بچه دچار یبوسته، ما روی شکلاتا مسهل میمالیم میدیم بچه میخوره!!!خلاصه خیلی تو مخمصه گیر کرده بودم.خیلی به ذهنم فشار آوردم بالاخره به خانومه گفتم ببخشید بازم ازین شکلاتا دارین؟گف بله و یکی داد..رفتم پیش راننده گفتم باید اینو بخورین. الا و بلا که امکان نداره دستمو رد کنین.خلاصه یه گاز خوردو من خوشحال اومدم سر جام . ده دقیقه طول نکشید راننده ماشینو نگه داشت!!!منم پیاده شدم و خوشحال از نبوغی که به خرج دادم! یه ربع بعد باز ماشینو نگه داشت…! بعد منو صدا کرد جلو گفت این چی بود دادی به خورد من؟ گفتم آقا دستم به دامنت منم همین مشکلو داشتم! کار همین شکلاته بود!شما درکم نمیکردین! خلاصه راننده هر یه ربع نگه میداشت منو صدا میکرد میگفت هی جوون! بیا بریم! نتیجه اخلاقی : وقتی دیگران درکتون نمی کنند ، یه کاری کنید درکتون کنند.!!! هرکس جای من بود ، می بُرید اما من هنوز می دوزم ، چشم امید به راه . . . . . . فراموش کردنت کار آسانی است کافی است دراز بکشم ، چشمهایم را ببندم و نفس نکشم ! ادامه مطلب عکـس های عجیـب و دیـدنی از هـمه جا
ادامه مطلب حامد با اصرار سوار ماشین پدرش شد .هر کاری کردند از ماشین پیاده بشه نشد که نشد. پدر و مادرش فکر میکردند اگه بفهمه بابا بزرگ رو میخوان ببرن خونه سالمندان و اون دیگه نمی تونه پدر بزرگش رو ببینه قیامت به پا میکنه.اما اینطور نشد.خیلی اروم نشست صندلی جلوی ماشین، مثل آدم بزرگها.بابا بزرگ هم مات و مبهوت نشسته بود صندلی عقب و غرق در خیالات خودش بود ، وهر چند حالش خوب نبود از بی احساسی حامد کوپولو تعجب زده بود ولی به روی خودش نمی آورد.به اولین خیابان که رسیدند حامد رو به باباش کرد وپرسید :بابا اسم این خیابون چیه؟باباش جوابش رو داد.اما حامد ول کن نبود.اسم تمام خیابونها رو دقیق دقیق میپرسد.بلاخره حوصله باباش سر اومد با ناراحتی پرسید:بچه جون اسم این خیابونها رو میخوای چیکار کنی؟به چه دردت میخوره؟حامد با صدای معصومانه اش گفت:بابایی میخوام اسم خیابونها رو خوب خوب یاد بگیرم تا وقتی تو هم مثل بابابزرگ پیر شدی ببرمت اونجا تنها زندگی کنی.دنیا رو سرش خراب شد.نگاهی از آیینه به پدر پیرش کرد، خودش رو اون پشت دید . از همون جا بسرعت دور زد . و برگشت بطرف خونشون.حامد کوچولو اون جلو یواشکی داشت میخندید. برگشت و دستای داغ و تب دار بابابزرگش رو تو دستای کوچیکش محکم فشار داد ،اشک از چشمهای پیرمرد پس از ۱۱ سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد. پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت. وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه بزبان آورد. فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟ شوهر فقط گفت: “عزیزم دوستت دارم!” عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت. بعلاوه اگر او وقت میگذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد. هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد. گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک روخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم. در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟ داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنجهایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید. اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت. حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید حاد نیستند. نحوه ی جستجوی پسرا تو گوگل : نرم افزار پارتیشن بندی نحوه جستجوی دخترا تو گوگل: چطوری هاردمو به چند تا درایو تقسیم کنم؟ الان سه تا درایو دارم. میخوام بشه ۶ تا ! . . .
طرف اومده با عصبانیت می گه این یارو زبون آدمیزاد حالیش نمیشه بیا تو باهاش حرف بزن ... نفهمیدم داره به من فحش میده یا به یارو :| ادامه مطلب یه ١٠٠ دلاری نگه داشتم که انشالله تا ٢ ماه دیگه خونه بخرم !! . . . هیچ لذتی بالاتر از این نیس که یه تیکه از سرعت گیر کنده شده باشه و آدم بتونه ۲تا چرخش ماشینشو از اونجا رد کنه .. خدایا این لذتارو از ما نگیر!!!
ادامه مطلب پرستار ، مرد یونیفرم پوش ارتشی که ظاهری خسته و مضطرب داشت را بالای سر بیماری آورد و به پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت: آقا، پسر شما اینجاست . تصویر زیر مربوط به بلندترین راه پله مستقیم دنیا در جزیره سنت هل است، از این راه پله که ملقب به «نردبان جاکوب» است، برای انتقال محصولات کشاورزی به مرکز جزیره استفاده میشده است. این نردبان یا بهتر بگوییم راه پله بلند در سال ۱۸۲۹ ساخته شده و ۹۶۶ پله دارد که تا پایین کوه به صورت مستقیم ادامه پیدا میکند، این راه پله عجیب، توریستهای زیادی را به خود جذب میکند اما توصیه به همه توریستها این است که در راه رفتن روی پلهها نهایت دقت را بکنند زیرا شیب مسیر بسیار زیاد است و نگاه کردن به پایین سرگیجه آور.
يکی از سخت ترین کارایی که باید انجام بدم پوشیدن کفشم آخر مهمونی دمه دره شما هم وقتی اس ام اس رو اشتباهی به یکی دیگه میفرستین ادامه مطلب دیـدنی های جالـب هفتـه از گـوشه کنـار جـهان ادامه عکس ها در ادامه مطلب ادامه مطلب |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |